هنر تصميم گيري با 5 راهكار ساده
در جريان تصميم گيري ، يك رويكرد سنتي پنج مرحلهاي وجود دارد كه براي شما فوقالعاده مفيد است. البته اين سخن بدان معنا نيست كه شما بايد كوركورانه در همهي موقعيتها از آن پيروي كنيد. اين روش، نتيجهي طبيعي تفكر است و در نتيجه فاقد چهارچوب مدون رسمياي است كه شما مايليد آن را طي كنيد.
امتياز تصميم آگاهانه اين است كه اگر اشتباهي پيش آيد يا كاري بدون شناخت يا نيت انجام شود به سرعت ميتوان از آن آگاهي پيدا كرد.
اين پنج مرحله را ميتوان مثل پنج نت موسيقي در نظر گرفت، اين نتها بايد در تواليهاي خاصي نواخته شوند اما ذهن به طور پيوسته در حال حركت است. نتها را ميتوان در تواليهاي متفاوت و آكوردهاي ذهني تركيب كرد. هر چند تفكر يك فرآيند صد در صد دقيق و شخصي نيست، اما بايد نظمي داشته باشد.
مطالب مرتبط: قانون جذب
اگر نميدانيد چطور تصميم گيري درست انجام دهيد
اين پنج كار ساده را انجام دهيد
مرحلهي اول تصميم گيري:
هدف را تعيين كنيد
آيا خود ميدانيد كه تلاش ميكنيد تا به چيزي برسيد؟ بايد در مورد چيزي كه ميخواهيد به آن برسيد تا حد ممكن آگاهي داشته باشيد. در غير اين صورت، كل فرآيند تصميم گيري در هالهاي از ابهام قرار خواهد گرفت.
يك ضرب المثل ميگويد:
«اگر نداني مقصدت كدام ساحل است، باد در هر جهت بوزد برايت فرقي نخواهد كرد».
اگر در هدف خود ترديد داريد، سعي كنيد آن را يادداشت نماييد. در صورت امكان يك يا دو روز به آن فكر نكنيد. بعد دوباره به آن يادداشت نگاهي بيندازيد. ممكن است ناگهان پي ببريد كه چگونه هدف خود را مشخصتر و متمركزتر ميكنيد.
مرحلهي دوم تصميم گيري:
اطلاعات مرتبط را جمعآوري كنيد
مهارت بعدي به جمعآوري و غربال اطلاعات مرتبط ميپردازد. قسمتي از اين مهارت خيلي زود به دست ميآيد، اما دادههاي ديگر ممكن است در دسترس نباشد. اين يك اصل مهم است كه در صورت نبود اطلاعات بسيار مهم تصميم نگيريم، البته به شرطي كه يك تأخير برنامهريزي شدهي مقبول داشته باشيم.
تمايز بين اطلاعات «موجود» و اطلاعات «مرتبط» را به ياد داشته باشيد. يك اشتباه هميشگي اين بوده است كه افراد يك تصميم بزرگ و عمده را در نظر ميگيرند و بعد دنبال اطلاعاتي ميگردند كه به آنها كمك كند تا تصميم بگيرند.
با اين حال، برخي از متفكران به اطلاعاتي كه در دست دارند توجه نميكنند و از خود نميپرسند:«فلان دادهها يا اطلاعات مربوط به كار من ميشوند يا خير؟» آنها دو نوع از اطلاعات را (اطلاعات موجود و اطلاعات لازم» را با هم اشتباه ميگيرند.
اگر ميتوانستيم از اطلاعاتي كه در دسترس داريم به جاي اطلاعاتي كه در حقيقت نياز داريم براي تصميم گيري استفاده كنيم زندگي بسيار راحتتر ميشد. كميت اطلاعات افزوده شده است كه يكي از منابع دسترسي به آن اينترنت است.
اما دامنهي اطلاعات در اينترنت به قدري وسيع است كه شما هرگز نميتواند تمام اطلاعات را جمعآوري كنيد. بنابراين بايد سمت اطلاعات كاملاً مرتبط با موضوع مورد نظر خود برويد و از حواسپرتي اطلاعاتي (از اطلاعاتي به اطلاعاتي ديگر رفتن» جلوگيري كنيد.
هفت سيستم مشهور برنامهريزي دنيا را بشناسيد و ببنييد كدام يك براي شما مناسبتر است:
برنامه ريزي زندگي هدفمند با هفت سيستم مشهور برنامه ريزي
مرحلهي سوم تصميم گيري:
ارائهي گزينههاي عملي
بيشتر به «گزينهها» توجه كنيد نه «جايگزينها». يك جايگزين يعني انتخاب يكي از دو تا. تصميمگيراني كه مهارت ندارند خيلي زود سراغ جايگزينهاي«يا اين، يا آن» ميروند. آنها نيروي فكر و وقت كافي براي بررسي حداقل سه يا چهار احتمال صرف نميكنند.
مطالب مرتبط: جملات انگيزشي
بيسمارك به ژنرالهاي خود ميگفت:
«مطمئن باشيد كه اگر دشمن تنها دو گزينه پيش رو داشته باشد به گزينهي شوم متوسل خواهد شد».
مدير كل معروف شركت جنرال موتور، جلساتي را كه قرار بود در آنها فقط دو راه حل به بحث گذاشته شود كنسل ميكرد و خطاب به اعضا ميگفت:«لطفاً برويد و با گزينههاي بيشتر برگرديد».
شما بايد ذهن خود را باز بگذاريد و با تمركز بيشتري همهي احتمالات را در نظر بگيريد تا ايدههاي نو متولد شوند، استعداد ارزيابي شما هم بايد فعال شود تا گزينههاي«عملي» را شناسايي كند. منظور از «عملي» يعني گزينهاي كه بتوان به آن جامهي عمل پوشانيد و يا آن را تحقق بخشيد. اگر چيزي عملي باشد، به احتمال زياد كارآيي و تأثير هم خواهد داشت و ميتوانيد به هدفي كه در ذهن داريد دست پيدا كنيد.
مرحلهي چهارم تصميم گيري:
ارزيابي ريسك
آنچه تصميمات را به واقع مشكل ميكند عامل ريسك بالاست. گاهي وقتها نصيحتهاي ضد و نقيضي ميشنويم از جمله اين كه «اول انديشه، وانگهي گفتار» و «انديشهي بسيار، بپيچاند كار». محاسبهي ريسك، مهارت مهمي است. محاسبه به ظاهر ماهيتي رياضي گونه دارد و كتابهاي زيادي در بحث مديريت با عنوان «تصميم گيري » نوشته شده كه «نظريههاي احتمال» و روشهاي آماري را ارائه ميدهند تا ارزيابي ريسك را راحتتر كنند.
تجربه نقش بسيار بزرگتري را ايفا ميكند يك راه مفيد عبارت است از تعريف بدترين وضعيت؛ يعني اين كه در بدترين حالت چه اتفاقي خواهد افتاد؟ آيا ميتوانيد اين وضعيت را بپذيريد يا خير؟ در موقعيتهايي كه هم ريسك و هم پاداش بالاست، هر چند ميدانيد كه در صورت شكست ضربهي سنگيني خواهيد خورد ولي باز هم ريسك ميكنيد؛ زيرا احتمال موقعيت آن قدر براي شما مهم است كه نميتوانيد به آن فكر نكنيد!
پس مجبوريد تمام تلاش خود را بكنيد و تمام توجه خود را به اين نكته معطوف نماييد كه ميزان ريسك را پايين بياوريد. اينجاست كه تجربه، عمل، مشاوره با متخصصان، شناسايي و تكرار و تمرين ذهني، همه تكنيكهايي مفيد ميشوند.
شما داريد تلاش ميكنيد كه «احتمال» مبهم و تصادفي موفقيت را به «احتمال» معقول و مستدل واقعيت تبديل كنيد. اما نميتوانيد ريسك را صد در صد حذف كنيد. در چنين موقعيتهايي، احتمالات زيادي دخيل هستند.
مطالب مرتبط: قانون جذب پول
مرحلهي پنجم تصميم گيري:
اجرا و ارزيابي
اجرا و ارزيابي تصميم بايد بخشي از روند كلي به حساب آيد. به ندرت متوجه نقطهي واقعي تصميم گيري ميشويد؛ درست مثل مسافراني كه سوار كشتي هستند و وقتي كشتي از خط استوا عبور ميكند آنها در خوابند.
نقطهي تصميم گيري (چه آگاهانه، چه غيرآگاهانه)زماني است كه تفكر پايان مييابد، نظرتان قطعي ميگردد و وارد مرحلهي اجرا يا عمل ميشويد. اما باز هم در حال ارزيابي هستيد و تا زماني كه به نقطهي بازگشت نرسيدهاند ميتوانيد عقب گرد كنيد و از تصميم گرفته شده برگرديد، البته اگر شرايط اوليه شما را مجبور كنند.
اگر همهي اطلاعات لازم را داريد، ذهن شما به راحتي از نقطهي تصميم گيري عبور خواهد كرد و به موفقيت مورد نظر خود خواهيد رسيد.
ميگويند:
«يك تصميم، عملي است
كه يك مدير بايد زماني آن را به اجرا درآورد
كه اطلاعات ناقص او راه حل مسأله را به ذهنش نميرساند»
منبع مقاله: سوخت جت
برچسب: ،